دیار قومس مشاهیر زیادی را به خود دیده است. از مرحوم دکتر پرویز کردوانی پدر کویرشناسی ایران گرفته تا دکتر محمدیوسف کیانی باستانشاس، مهندس علی شاهبداغی حشره شناس، پروفسور غلامرضا اعوانی و حاج ملاعلی سمنانی ، تنها قطره ای از دریای خروشان مشاهیر و مفاخر سمنان است. در این مطلب از دزار در ادامه سری قومس شناسی به معرفی سه تن از مشاهیر سمنان می پردازیم.

معرفی مشاهیر سمنان ؛ عبدالرفیع حقیقت

مشاهیر سمنان عبدالرفیع حقیقت

عبدالرفیع حقیقت متخلص به «رفیع»، از گنجینه‌های استان سمنان با ۱۰۸ جلد کتاب نفیس و گرانبهای تاریخی، عرفانی، علوم ایران و اسلام و نویسنده کتاب تاریخ نهضت‌های ملی ایران و تاریخ نهضت‌های فکری ایرانیان است.

عبدالرفیع حقیقت فرزند کریم رفیع زاده حقیقت در مرداد ۱۳۱۳ خورشیدی در محله قدیمی اسفنجان (دروازه خراسان) شهر سمنان از مادری به نام شهربانو در خانواده ای سرشناس و با اصل و نسب پا به عرصه گیتی نهاد.

این چهره شاخص و نام آشنا در ۶ ماهگی پدر را که از تجار معروف شهر سمنان بود، از دست داد و عمو کفالت و سرپرستی را همچون پدری مهربان و فداکار برعهده گرفت و در تربیت رفیع نقش به سزایی ایفا کرد.

در سن نوجوانی و به مدت هفت سال بنا به علاقه وافر ذاتی که در وجودش احساس کرد از محضر آیت الله العظمی علامه حائری مازندرانی از عالمان تراز اول عالم اسلام و صاحب کتاب نفیس حکمت بوعلی سینا، بهره برد و به تحصیل علوم قدیمه و رجال پرداخت و به نظر این عالم حکیم مقدمات مطالب تاریخ سمنان را فراهم کرد.

عبدالرفیع حقیقت، پس از اتمام دوران تحصیل دبیرستان در سمنان به استخدام بیمه ایران درآمد اما طولی نکشید و پس از ازدواج  راهی شهر ری و سپس با گذر مدتی به عنوان رئیس شعبه های جنوب تهران مشغول به کار شد و تحصیلات دانشگاهی را ادامه داد.

محقق و نویسنده سمنانی مدتی را نیز در وزارت فرهنگ و هنر، سازمان تأمین اجتماعی و سرانجام در سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران دارای مشاغل متعدد شد و آخرین سمت سرپرست گروه تاریخ رادیو تلویزیون ملی بود.

متن تحقیقی سریال سربداران را هنگامی که به عنوان سرپرست گروه تاریخ رادیو تلویزیون ملی بود، تهیه و برای سناریوسازی به سازمان مذکور ارائه داد که بعدها به مرحله عمل درآمد.

علاقه به نوشتن و استعداد ذاتی وی، سبب شد از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ با مجله ادبی گوهر به مدیر مسئولی مرتضی کامران و سردبیری دکتر نصرت‌الله کاسمی از انتشارات بنیاد نیکوکاری نوریانی همکاری داشته و هفت سال سردبیری مجله ارمغان را بر عهده بگیرد.

رفیع، در سال های ۵۶ تا ۶۹ نیز به مدت سیزده سال به سمت مدیر عامل شرکت مولفات و مترجمان ایران که با همکاری دانشمندان مشهور زمان همانند استاد دکتر ذبیح‌الله صفا، دکتر نصرت‌الله کاسمی، مهندس ناصح ناطق، دکتر عزت‌الله تیز انداز و غیره تشکیل شد، انجام وظیفه کرد و در این مدت نزدیک به یکصد مجلد کتاب‌های تحقیقی ارزنده را انتشار داده ‌است.

همچنین این شاهکار فرهنگ و هنر سمنانی، از سال ۵۷ با تأسیس موسسه‌های فرهنگی آزاد اندیشان ایران، آفتاب حقیقت، مؤسسه پژوهشی و انتشاراتی کومش فعالیت در حوزه تألیف و چاپ و نشر کتاب ‌های تحقیقاتی پیرامون تاریخ و فرهنگ و عرفان و هنر ایران را دنبال کرد.

این پژوهشگر و مورخ پرآوازه معاصر، تحصیلات عالی در رشته مدیریت را در مدرسه عالی بازرگانی تهران و دوره‌های تخصصی تاریخ را در دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران به پایان رساند و در سال ۱۳۷۰ نیز از دانشگاه یو سی ال ای کشور آمریکا لوح افتخاری تاریخ دریافت کرد.

اکنون، عبد الرفیع حقیقت، مؤسسه پژوهشی و انتشاراتی کومش، دبیر انجمن ادبی آفتاب حقیقت، انجمن دانش پژوهان ایران، جمعیت سمنانیان مقیم مرکز، انجمن کومشی‌های مقیم تهران و مدیریت هیئت مؤلفان و مترجمان ایران را بر عهده دارد.

مقالات و اشعارش از سال ۳۶ را مجلات اطلاعات هفتگی، یغما، ارمغان، وحید، سخن، آینده و هلال پاکستان و غیره به چاپ رسید.

نخستین کتاب را با عنوان تاریخ سمنان در فروردین ۱۳۴۱ خورشیدی در تهران به چاپ رسید اما از رفیع صدها مقاله تحقیقاتی بر جا ماند، و تاکنون به ۱۰۸ مجلد رسیده ‌است.

مهم‌ترین آثار این پژوهشگر معاصر سمنانی، تاریخ نهضت‌های ملی ایران در پنج جلد، تاریخ نهضت‌های فکری ایرانیان در ۱۱ جلد، تاریخ علوم و فلسفه ایرانی، تاریخ عرفان و عرفان ایرانی، نقش ایرانیان در تاریخ و تمدن جهان، نگین سخن شامل شیواترین آثار منظوم ادبیات پارسی در ۱۳ جلد و مجموعه‌های اشعار است.

کتاب تاریخ سنگسر از دیگر آثار با نگاه کاملی به تاریخ شهرستان مهدیشهر (سنگسر) است.

عبدالرفیع حقیقت متخلص به رفیع سخنرانی‌های متعدد در کشورهای آمریکا و اروپا و آسیای مرکزی، قونیه، الجزایر، ترکمنستان و پاکستان به انجام رساند که سبب گذر شهرت بین المللی وی از مرز کشورهای فارسی زبان و آثار گرانبهایش نیز زبانزد عام و خاص مردم ادب دوست جهان شده است.

معرفی مشاهیر سمنان ؛ پروفسور حمید قدس

پرفسور حمید قدس در سال ۱۳۱۷ ودر شهر سمنان زاده شد . پس از خاتمه تحصیلات پزشکی در ایران برای گذراندن دوره تخصصی به رفت و از آن هنگام تا کنون در مقام های کلیدی اجرایی و آموزشی در مراکز معتبر جهان فعالیت داشته‌است. پرفسور قدس در طول مدت فعالیت علمی، آموزشی و پژوهشی خود متجاوز از ۳۵۰ مقاله و کتاب به رشته تحریردر آورده‌است و در سال ۲۰۰۴ جایزه مقالات پسیکوفاماکولوژیک مجله روان پزشکی بریتانیا را به خود اختصاص داد.همچنین علاوه بر تدریس و استادی دانشگاه سنت جرج لندن، عضو و رییس سابق هیات بین‌المللی کنترل مواد مخدر سازمان ملل متحد می‌باشد. هیات بین‎المللی کنترل مواد مخدر، نهاد سازمان ملل متحد برای نظارت بر اجرای کنوانسیون‎های بین‎المللی مرتبط با مواد مخدر است .
پروفسور حمید قدس از سال ‪ ۱۹۹۲‬میلادی عضو هیات بین‌المللی کنترل مواد مخدر بوده و در چندین دوره به عضویت این هیات انتخاب شده و ریاست آن را برعهده داشته‌است.  او در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۲ در لندن در گذشت و در ۲۸ دسامبر در دانشگاه سنت جورج به خاک سپرده شد.

مراسم یادبود درگذشت پروفسور حمید قدس با حضور جمع کثیری از سفرا ، مقامات سازمان های بین المللی، مدیر اجرایی دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل و دکتر «علی اصغر سلطانیه»، نماینده دائم ایران در نزد سازمان های بین المللی در مقر این سازمان در وین برگزار شد.
سلطانیه طی سخنانی در این مراسم یادبود گفت : پروفسور حمید قدس بیش از بیست سال عضو و برای چندین دوره ریاست کمیسیون جهانی کنترل مواد مخدر را در وین برعهده داشت.
سلطانیه در این سخنرانی از ویژگی های پروفسور قدس بعنوان یک چهره شاخص بین المللی وعلمی یاد کرد و گفت: پروفسور قدس کسی بود که توانست توانمندی های علمی و تخصصی دانشگاهی را برای اهداف انساندوستانه بکار گیرد.
سلطانیه افزود: مقامات عالیرتبه بین المللی نیز امروز اذعان دارند پروفسور حمید قدس بعنوان یک فرد برجسته بین المللی همیشه خاطره اش در اینجا زنده خواهد ماند.

پروفسور حمید قدس یکی از اساتید متخصص و شناخته شده بارها در گزارش های رسمی و سخنرانی های خود از تلاش های جمهوری اسلامی ایران در خصوص مبارزه با مواد مخدر قدردانی کرده بود. وی در ۲۷دسامبر سال ۲۰۱۲میلادی درگذشت.

معرفی مشاهیر سمنان ؛ پیر نجم الدین

بطوریکه عطا ملک جوینی نوشته است هنگامیکه سوباتای سردار سپاه اعزامی چنگیز خان مغول جهت تسخیر شهرهای مرکزی ایران و تعاقب آن سلطان محمد خوارزمشاه به سمنان رسیدند این شهر را مورد تاخت و تاز قرار دادند بطوریکه جوینی تصریح کرده در سمنان خلق بسیار بکشتند، موضوع دیگری از واقعه حمله وحشت زای مغول به سمنان ننوشته اند بدیهی است چنانچه مردم شهر مقاومتی در برابر هجوم مغول نمی کردند همانطور که جوینی نوشته بسیار کشته نمی شدند .

هنگامی که خبر نزدیک شدن سپاه ویرانگر و خونخوار مغول از طرف دامغان به سمنان رسید دو تن از بزرگان شهر به نامهای پیر حسین علمدار و پیر نجم الدین دادبخش (یا تاجبخش ) کفن پوشیدند و مردم شهر را به مبارزه و دفاع از سمنان تهییج و تشجیع کردند و خود پیشاپیش مردم به حرکت در آمده و به محافظت از برج و باروی شهر پرداختند ولی مقاومت دلاورانه مردم این شهر نیز مانند دیگر شهر های ایران پس از مقاومت شدید سرانجام به شکست مبدل شد .

مغولان پس از ورود به این شهر به قتل عام مردم سمنان و غارت اموال آنان مشغول شدند در این میان پیر حسین علمدار و پیر نجم الدین دادبخش از فعالیت وطن پرستانه خود دست برنداشتند و بر بالای برج داخلی شهر بی باکانه مقاومت می کردند کار این دفاع و مقاومت دلیرانه ملی به جائی رسید که آنان پس از تمام شدن تیر با پرتاب کردن خشت و سنگ به طرف دشمن کار جنگ و دفاع را همچنان ادامه دادند بطوریکه معروفست این جانبازان گمنام وطن در راه حفظ و حراست زادگاه خود تا پای جان مقاومت کردند تا سر انجام همانطوری که پیش بینی می‌شد با کسب افتخار عنوان سردار ملی در راه میهن جان سپردند و شربت شهادت نوشیدند.

بعد از رفتن سپاه مغول به سوی خوار و ری افرادی که از قتل عام سمنان جان به در برده بودند جنازه پیر حسین علمدار را جلوی دروازه عراق (ری) و جنازه پیر نجم الدین داد بخش را جلوی دروازه خراسان دفن کردند و برای یادبود این واقعه تاریخی ملی و جاوید نگه داشتن خاطره جانبازان میهن پرست شهر خود و تجلیل از روح پر فتوح سرداران با شهامت و افتخار آفرین آرامگاههای آبرومندی برای هر یک بنا کردند که تا کنون باقی و پا برجاست .

گروهی مدفون مقبره شیخ نجم الدین دادبخش را شیخ نجم الدین طامه الکبری نامیده اند البته واقعه شهادت نجم الدین کبری که او نیز در جریان حمله مغولان به خوارزم کشته شده، تقریبا شبیه واقعه شهادت شیخ نجم الدین دادبخش است اما برخی از محققان درباره شهادت شیخ نجم الدین طامه الکبری نوشته اند :

چون چنگیز خان آوازه وی را شنیده بود کسی را فرستاد که: من خوارزم را قتل عام خواهم کرد آن بزرگ باید از میان ایشان برود و به ما بپیوندد. شیخ در جواب گفته : هفتاد سال با تلخ وشیرین روزگار در خوارزم با این طایفه به سر بردم اکنون که هنگام نزول بلاست اگر بگریزم از مروت به دور باشد.

بدین ترتیب احتمال داده می شود که دو تن از مدافعان معروف مذکور در شهر سمنان نیز از شاگردان شیخ نجم الدین طامه الکبری بوده اند در موقع بروز فتنه مغولان به اشاره و به دستور شیخ بزرگ به زادگاه خود مراجعت کرده و طبق فرمان مرشد خویش به شرحی که گذشت همراه مردم سمنان دلاورانه از این شهر دفاع کرده اند و سر انجام در راه دفاع از ملک و ملت شهید شده اند .

مقبره پیر نجم الدین که از بناهای قرن هفتم هجری است در مشرق سمنان بیرون دروازه خراسان در محلی بنام قبرستان پیر نجم الدین واقعست .

در سمت مغرب سمنان ابتدای بلوار احداثی بین سمنان و محلات ثلاث مقبره ای وجود دارد که منسوب به پیر علمدار است .

محمد خان صنیع الدوله در کتاب مطلع الشمس مقبره مزبور را مربوط به علمدار حضرت علی بن موسی الرضا (ع) دانسته ولی مردم سمنان آنرا همان پیرحسین علمدار می دانند .

 

آرامگاه پیرنجم الدین سمنان

آرمگاه پیرنجم الدین سمنان

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *